سکوت سکوت... سکوت بس است فریاد میخواهم ان هم دیوانه وار

 
 
مثل آن مسجد بین راهی…تنهایم هرکس هم که می آید مسافر است میشکند…هم نمازش را هم عهدش را هم دلم را…و می رود…!!!
 

جمعه 13 ارديبهشت 1392 18:59 |- یاسی -|

به آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند.
به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند :
"روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد.
به بچه هایی فکر کن که گفتند :
"مامان زود برگرد"، و اکنون نشسته اند و هنوز انتظار می کشند.
به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند
و ای کاش زودتر این موضوع را می دانستند.

سه شنبه 10 ارديبهشت 1392 23:0 |- یاسی -|

من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی واست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را ...
و من رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت

سه شنبه 10 ارديبهشت 1392 22:27 |- یاسی -|

تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق
که نامی خوشتر از اینت ندانم
وگر هر لحظه رنگی تازه گیری
به غیر از زهر شیرینت نخوانم

تو زهری ؛ زهر گرم سینه سوزی
تو شیرینی ؛ که شور هستی از توست
شراب ِ جام خورشیدی که جان را
نشاط از تو ؛ غم از تو ؛ مستی از توست

بسی گفتند دل از عشق برگیر
که نیرنگ است و افسون است و جادوست
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم :
که او زهر است اما ... نوشداروست

چه غم دارم که این زهر تب آلود
تنم را در جدایی می گدازد
از آن شادم که در هنگامه ی درد
غمی شیرین دلم را می نوازد

اگر مرگم به نامردی نگیرد
مرا مهر تو در دل جاودانی ست
وگر عمرم به ناکامی سر آید
تو را دارم که مرگم زندگانی ست

سه شنبه 10 ارديبهشت 1392 22:22 |- یاسی -|

در ره عشق او عمریست که ویرانم

گرچه ویرانم ولی از این نیست که مینالم

ناله هایم از نامردی روزگار است

شکستن دلم تقصیر روزگار است، میدانم

آن یار و دلبر من یاورم بود تا قیامت

دست روزگار ما را جدا کرد، از این حیرانم

نمیدانستم که یک روزی تنها شوم

دیگر این تنهایی پابرجاست، گریانم

گریه هایم انقدر تلخند که حتی

دشمنم هم به حالم میگرید، وای بر حالم

دل شکسته را بیش از این تدبیری نیست

تدبیر من تقدیرم هست، چاره ندارم

سه شنبه 10 ارديبهشت 1392 21:57 |- یاسی -|

دنیا بازی هایت را سرم درآوردی...

گرفتنی ها را گرفتی...

دادنی ها را "ندادی"...

حسرت ها را کاشتی...

زخم ها را زدی...

دیگر بس است...

چیزی نمانده...

بگذار آسوده بخوابم...

محتاج یک خواب بی بیدارم...

سه شنبه 10 ارديبهشت 1392 21:44 |- یاسی -|



سلام مــاه مــن !

دیشب دلتنگ شدم و رفتم سراغ آسمان اما هر چه گشتم اثری از ماه نبود که نبود …!

گفتم بیایم سراغ ِ خودت ..

احوال مهتابیت چطور است ؟!

چه خبــر از تمام خوبی هایت و تمام بدی های مــن ؟!

چه خبــر از تمام صبــرهایت در برابر تمام ناملایمت های مــن ؟!

چه خبر از تمام آن ستاره هایی که بی من شمردی و من بی تو ؟!

چقدر نیامده انتظار خبــر دارم ؟!

چه کنم دلم بــرای تمــام مهــربانی هایت لک زده است !

راستی ، باز هم آســمان دلت ابری است یا ….؟!

می دانم ، تحملم مشکل است …. اما خُب چه کنم؟!

یک وقت خســته نشوی و بــروی مــاه دیگری شود …. هیچ کس به اندازه مــن نمی تواند آســـمانت باشد !

تو فقط ماه من بمون و باش !

ماه من !

مراقب خاطراتمان ، روزهای با هم بودنمان .. خلاصه کنم بهونه موندنم مراقب خودمون باش !

یک شنبه 8 ارديبهشت 1392 19:29 |- یاسی -|

میان ماندن و نماندن

فاصله تنها یک حرف ساده بود

از قول من

به باران بی امان بگو :

دل اگر دل باشد ،

آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد

یک شنبه 8 ارديبهشت 1392 19:13 |- یاسی -|

خیانت

تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی

خیانت

میتواند دروغ دوست داشتن باشد

خیانت

تنها این نیست که در خفا دستت را در دست دیگری بگذاری

خیانت

میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد

یک شنبه 8 ارديبهشت 1392 18:24 |- یاسی -|

 

یادت باشه عزیزم،دوست دارم همیشه

 

تو گفتی با نور عشق،زندگی زیبا میشه

 

یادت باشه دلم رو به دست تو سپردم

 

این عشق اسمونی رو هرگز ازیاد نبردم

 

یادت باشه که عشقم ازروی بچه گی نیست

 

دوست دارم می دونی ازروی سادگیم نیست

 

یادت باشه که گاهی فکر شقایق باشی

 

برای من که عاشقم یه یار عاشق باشی

 

یادت باشه همیشه کنار من بمونی

 

کنار تو خوشبختم دلم می خواد بدونی

 

یادت باشه که می خوام برای تو بمونم

 

تا همیشه تا ابد ازتو بگم وازتوبخونم

 

یادت باشه که باتوهمیشه صادقم من

 

اگه برات می میرم بدون که عاشقم من

 

یادت باشه دلم رو هرگز به بازی نگیری

 

دست منو که عاشقم به گرمی عشق بگیری

 

یادت نره که گفتم دوست دارم عزیزم

 

بهار عاشقیمونو به زیر پات می ریزم

 

یک شنبه 8 ارديبهشت 1392 18:13 |- یاسی -|

ϰ-†нêmê§